ﺗﻌﺪاد اﻧﺪﮐﯽ از سازمان‌ها ﺑﻪ ﻟﺰوم آﻣﺎده ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﻮد ﺑﺮاي رویارویی ﺑﺎ بحران‌های اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﭘﯽ برده‌اند. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺧﻄﺮات اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ، سازوکارهای ﻻزم را پیش‌بینی نکرده‌اند. اﯾﻦ ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ، ﺑﺎﻋﺚ از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ سازمان‌های ﺑﺴﯿﺎري ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻻزم اﺳﺖ سازمان‌ها ﻫﻤﻮاره ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺧﻄﺮات اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ آﻣﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ اﻗﺪام به‌کارگیری ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان اﺳﺖ. 

رویدادهای ﻣﻬﻢ دهه‌های اﺧﯿﺮ ﺟﻬﺎن ازنظر ﺳﯿﺎﺳﯽ، اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ و اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻧﺸﺎن می‌دهد ﮐﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺸﺮي ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ دﺳﺘﺨﻮش ﺣﻮادث ﻃﺒﯿﻌﯽ ﯾﺎ ﺗﻤﺎﯾﻼت ﻣﺨﺮب انسان‌ها ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮوز بحران‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن می‌شود، ﺑﻮده اﺳﺖ. روزي ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﺧﺒﺎر ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ بحران‌های ﮐﻮﭼﮏ و ﺑﺰرﮔﯽ ﮐﻪ در ﮔﻮﺷﻪ و ﮐﻨﺎر دﻧﯿﺎ رخ می‌دهد در وﺳﺎﯾﻞ ارتباط‌جمعی ﻣﻨﻌﮑﺲ ﻧﺸﻮد. اﯾﻦ بحران‌ها ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﭘﯿﺶ رود ﮐﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ ﺟﻮاﻣﻊ و ﯾﺎ اﻋﺘﺒﺎر ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺰرگ را ﻣﻮرد ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻗﺮار دﻫﺪ. ﺑﺤﺮان مقوله‌ای اﺳﺖ ﮐﻪ همه‌ی سازمان‌ها و ﺟﻮاﻣﻊ کم‌وبیش و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﺸﺎن به‌گونه‌ای ﺑﺎ آن روبه‌رو ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮوز ﺧﻄﺮات، ﺳﻮاﻧﺢ و بحران‌های ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺣﻮادث غیرقابل‌ پیش‌بینی، واﻗﻌﯿﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺸﺮ در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ آن آﺷﻨﺎ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺷﺪن ﺟﻮاﻣﻊ و ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎﻃﺎت ماهواره‌ای و ﻧﻘﻞ و اﻧﺘﻘﺎﻻت اﻃﻼﻋﺎت، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ بزرگ‌تر ﺷﺪن سازمان‌های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮاه موفقیت‌های ﻓﺮاوان فنّاورانه و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ، نه‌تنها ﻣﯿﺰان ﺑﺮوز ﺧﻄﺮات غیرمنتظره را ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺪاده اﺳﺖ، ﺑﻠﮑﻪ در ﺑﺴﯿﺎري ﻣﻮارد اﯾﻦ ﺧﻄﺮات را ﻧﯿﺰ اﻓﺰاﯾﺶ داده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه بحران‌ها در ﺳﺎزﻣﺎن نهادینه‌شده‌اند و واﻗﻌﯿﺘﯽ جداناپذیر از ﻣﺎﻫﯿﺖ دروﻧﯽ سازمان‌ها شده‌اند. ازاین‌رو سازمان‌ها ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ و ﺗﻮان ﺗﻮﻟﯿﺪي ﺧﻮد، ﺗﻮان روﯾﺎروﯾﯽ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ بحران‌هاي ﻣﺨﺘﻠﻒ را در ﺧﻮد اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﻨﺪ. اﻣﺮي ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ برنامه‌ریزی‌های میان‌مدت و بلندمدت ﻣﻤﮑﻦ می‌شود. ازآنجاکه ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ در ﻃﻮل ﺣﯿﺎت ﺧﻮد ﺑﺎرﻫﺎ ﺑﺎ بحران‌هاي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن روبه‌رو می‌شود، ﻣﺪﯾﺮان و تصمیم‌گیرندگان اﺻﻠﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﻬﯿﺪاﺗﯽ بیاندیشند ﺗﺎ ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﻮد را ﻫﻤﻮاره آماده‌ی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ بحران‌هاي اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ اﻗﺪام به‌کارگیری مؤثر ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان اﺳﺖ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤﺎﻣﯽ اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺳﺮﯾﻊ و مؤثر ﺑﺎ بحران‌هاي اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ و ﮐﻨﺘﺮل اﺛﺮات ﻣﺨﺮب آن‌ها موردنیاز می‌باشد، اﺳﺖ. ﺑﺮﻧﺖ اﻋﺘﻘﺎد دارد ﺑﺤﺮان توصیف‌کننده ﺷﺮاﯾﻄﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ریشه‌های ﭘﺪﯾﺪه می‌تواند ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎ و عملیات‌های ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ و ﯾﺎ ﺷﮑﺴﺖ در ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ.

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ وﺟﻮد ارﺗﺒﺎﻃﺎت مؤثر و ﺻﺤﯿﺢ در ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﻤﻮاره ﯾﮑﯽ از اﺟﺰاي ﻣﻬﻢ در ﺗﻮﻓﯿﻖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر می‌رود. اﮔﺮ ارﺗﺒﺎط ﺻﺤﯿﺤﯽ در ﺳﺎزﻣﺎن وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﺮدش اﻣﻮر ﻣﺨﺘﻞ ﺷﺪه و تمام‌کارها آﺷﻔﺘﻪ می‌گردد. ارﺗﺒﺎط ﺑﺮاي ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ فعالیت‌های ﮔﺮوﻫﯽ، اﺟﺮاي وﻇﺎﯾﻒ رﻫﺒﺮي و اﻧﺠﺎم وﻇﺎﯾﻒ ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﻻزم اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﺪﯾﺮاﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ اﻋﻤﺎل ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ به‌وضوح از ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮي ﺑﺮﺧﻮردار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮدﯾﺪ. درواقع ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﻣﻮري ﭼﻮن ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﻋﻮاﻣﻞ مؤثر ﺑﺮ ارﺗﺒﺎﻃﺎت، گروه‌های رﺳﻤﯽ و غیررسمی، روش‌های ﺑﻬﺒﻮد ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﻣﻮاﻧﻊ ارﺗﺒﺎﻃﯽ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ.

اﻣﺮوزه ﺷﺮاﯾﻂ ﺻﻨﻌﺘﯽ به‌ویژه در حوزه‌های فنّاوری، ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺎزار و خواسته‌های ﻣﺸﺘﺮي در ﻗﯿﺎس ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ به‌طور اﺳﺎﺳﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮده اﺳﺖ و ﻣﻮﺟﺐ چالش‌هایی ازجمله بخش‌بندی ﺑﺎزارﻫﺎي ﭘﻮﯾﺎ، ﮐﺎﻫﺶ زﻣﺎن رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺑﺎزار، اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻨﻮع ﻣﺤﺼﻮل، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﺮاي ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻣﺸﺨﺺ، ﮐﺎﻫﺶ ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ﻣﺤﺼﻮل، جهانی‌سازی ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﻏﯿﺮه ﺑﺮاي بنگاه‌ها ﺷﺪه و ﺳﺒﺐ ﮔﺮدﯾﺪه استراتژی‌های ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ کمپانی‌ها ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ. درنتیجه بنگاه‌های ﺻﻨﻌﺘﯽ اﻣﺮوز ﺑﺎ چالش‌ها و ﻓﺸﺎرﻫﺎي رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺟﺪﯾﺪي روﺑﺮو شده‌اند. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ صاحب‌نظران، ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ بنگاه‌های ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﺮاي ﺗﻄﺒﯿﻖ ﺳﺮﯾﻊ و دﻗﯿﻖ ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ در ﺣﺎل ﺗﻐﯿﯿﺮ را ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪي ﺑﺮاي ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در آﯾﻨﺪه می‌دانند و ﺑﯿﺎن می‌کنند ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ، ﺑﻨﮕﺎه ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ، ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و فنّاورانه را ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ و ﻣﺘﺤﺪ ﮐﻨﺪ. در اﯾﻦ ﻋﺼﺮ، دو ﻋﺎﻣﻞ ﻗﯿﻤﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ و ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺑﺎﻻ ﺿﺮوري ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻣﺎ ﻋﻮاﻣﻞ تعیین‌کننده ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﺠﺎري ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و به‌جای آن ﺳﺮﻋﺖ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺑﺎزار و ﭘﺎﺳﺦ ﺳﺮﯾﻊ و ﻣﻨﻌﻄﻒ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮي به‌عنوان ﯾﮏ اﺻﻞ اﺳﺎﺳﯽ موردتوجه قرارگرفته اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ، اﻫﻤﯿﺖ ﺳﺮﻋﺖ و ﭼﺎﺑﮑﯽ افزایش‌یافته و ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ اولویت‌های رﻗﺎﺑﺘﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

واژه ﭼﺎﺑﮏ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮔﺮ ﺳﺮﻋﺖ و ﻗﺪرت ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﻫﻨﮕﺎم ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ روﯾﺪادﻫﺎي داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ. ﺳﺎزﻣﺎن ﭼﺎﺑﮏ ﺑﺮاي درك و پیش‌بینی ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﺤﯿﻂ کسب‌وکار طراحی‌شده و در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺑﻨﺪي ﺧﻮد می‌پردازد. از ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد و ارﺗﻘﺎي ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ می‌توان ﺑﻪ آﮔﺎﻫﯽ، انعطاف‌پذیری و بهره‌وری اﺷﺎره ﻧﻤﻮد. ﺗﻮﻟﯿﺪ ﭼﺎﺑﮏ راﻫﯽ ﺑﺮاي ﺗﻐﯿﯿﺮ روش ﺗﻮﻟﯿﺪ، ﻃﺮاﺣﯽ و اﯾﺠﺎد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ سازمان‌هاي ﺑﺰرگ و ﮐﻮﭼﮏ اﺳﺖ. ﺑﻌﻀﯽ از سازمان‌ها و انسان‌ها ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﺮس، اﻃﻼﻋﺎت را ﻣﺨﻔﯽ می‌کنند. اﯾﻦ ﻧﻮع ﻓﺸﺎر ﺗﺠﻤﻌﯽ و ﺗﺮس، ارﺗﺒﺎﻃﺎت را ﮐﺎﻫﺶ می‌دهد ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، اﻓﺮاد اﻏﻠﺐ در ﺷﺮاﯾﻂ ﻋﺪم اﻃﻤﯿﻨﺎن ﺑﻪ ﺳﺮ می‌برند و درنتیجه ﺑﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻨﻔﯽ اﻧﺪﮐﯽ ﮐﻪ وﺟﻮد دارد ﺑﺎﻋﺚ ﮔﻤﺮاﻫﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ می‌شوند و ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺳﺎزﻣﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺮاﯾﻂ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ


تعاریف ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان

ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎ ﯾﺎ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎ ﺑﺮاي ﺗﺸﺨﯿﺺ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﯾﺎ پیش‌بینی ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ و ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از اﻗﺪاﻣﺎت ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي ﯾﺎ اداره مؤثر ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، می‌باشد. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان درﺑﺮﮔﯿﺮﻧﺪه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰي، ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ، رﻫﺒﺮي و ﮐﻨﺘﺮل داراﯾﯽ ﻫﺎ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎ ﻗﺒﻞ، ﺣﯿﻦ و ﺑﻌﺪ از ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ روﯾﺪادﻫﺎي ﻏﯿﺮﻣﺘﺮﻗﺒﻪ به‌منظور ﮐﺎﻫﺶ زﯾﺎﻧﻬﺎي وارده ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن و ﺑﺎزﺳﺎزي ﮐﺎﻣﻞ ﺳﺎزﻣﺎن می‌باشد.

ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﻼش ﻧﻈﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻋﻀﺎي ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ذي ﻧﻔﻌﺎن ﺧﺎرج از ﺳﺎزﻣﺎن، در ﺟﻬﺖ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي از ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ و ﯾﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺛﺮﺑﺨﺶ آن‌ها در زﻣﺎن وﻗﻮع.

ﮔﯿﮕﻠﯿﻮﺗﯽ و روﻧﺎﻟﺪ )1991( ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان را اﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ: ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺳﺮﯾﻊ، ﮐﺎرآﻣﺪ و اﺛﺮﺑﺨﺶ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺿﻄﺮاري ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺳﻼﻣﺖ و روان اﻓﺮاد، از دﺳﺖ دادن داراﯾﯿﻬﺎي ﺳﺎزﻣﺎن و ﮐﺎﻫﺶ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻋﺎدي ﺳﺎزﻣﺎن می‌باشد.

انواع ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ

ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ از اﻧﻮاع ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ اراﺋﻪ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ از آن‌ها اﺷﺎره ﻣﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ:

اﻟﻒ- ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ از ﻟﺤﺎظ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮدن ﯾﺎ ﺗﺪرﯾﺠﯽ ﺑﻮدن آن‌ها

ﺑﻌﻀﯽ از ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ به‌صورت ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ و ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺑﻮﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ و اﺛﺮات ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﻣﺤﯿﻂ دروﻧﯽ و ﺑﯿﺮوﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﯽ ﮔﺬارﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ، ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ. در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ، ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﺗﺪرﯾﺠﯽ وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ از ﯾﮑﺴﺮي ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺤﺮان ﺧﯿﺰ ﺷﺮوع می‌شوند و در ﻃﻮل زﻣﺎن ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺷﺪه و ﺗﺎ ﯾﮏ ﺳﻄﺢ آﺳﺘﺎﻧﻪ اداﻣﻪ و ﺳﭙﺲ ﺑﺮوز ﭘﯿﺪا می‌کنند. ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ و ﺗﺪرﯾﺠﯽ می‌توان از ﺷﺶ وﯾﮋﮔﯽ ﮐﻠﯿﺪي اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮد. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ؛ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ پیش‌بینی ﮐﻤﯽ دارﻧﺪ؛ آﺷﮑﺎرﻧﺪ؛ از ﯾﮏ روﯾﺪاد ﻣﺸﺨﺺ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ اي ﺷﺮوع می‌شوند؛ در ﯾﮏ زﻣﺎن ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﯽ ﭘﯿﻮﻧﺪﻧﺪ؛ و از ﻋﺪم اﻧﻄﺒﺎق ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪ ﯾﺎ ﺗﻌﺪاد ﮐﻤﯽ از ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﻣﺤﯿﻄﯽ ﺣﺎﺻﻞ می‌شوند؛ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ، ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﺗﺪرﯾﺠﯽ، به‌صورت ﺗﺪرﯾﺠﯽ و ﺗﺠﻤﻌﯽ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ؛ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ پیش‌بینی زﯾﺎدي دارﻧﺪ؛ واﺿﺢ و روﺷﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ؛ ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع آن‌ها از ﯾﮏ ﺳﻄﺢ آﺳﺘﺎﻧﻪ اﺳﺖ؛ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن اﺣﺘﻤﺎل وﻗﻮع آن‌ها ﺑﯿﺸﺘﺮ می‌شود و از ﻋﺪم اﻧﻄﺒﺎق ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺟﻨﺒﻪ از ﻣﺤﯿﻂ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﻨﺪ.

 ب- ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ از دﯾﺪﮔﺎه ﻣﯿﺘﺮاف و اﻧﮕﻨﺎس

  1. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي اﻗﺘﺼﺎدي: ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻋﺘﺼﺎﺑﻬﺎي ﮐﺎرﮔﺮي، ﺳﻘﻮط ﺑﺎزار، ﮐﺎﻫﺶ درآﻣﺪﻫﺎي اﺻﻠﯽ
  2. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ: ﻣﺎﻧﻨﺪ از دﺳﺖ دادن اﻃﻼﻋﺎت ﺧﺼﻮﺻﯽ و ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ، دﺳﺖ ﮐﺎري اﻃﻼﻋﺎت ﮐﻠﯿﺪي
  3. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻣﺎدي: ﻣﺎﻧﻨﺪ از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ ﺗﺠﻬﯿﺰات و وﺳﺎﯾﻞ اﺻﻠﯽ ﺳﺎزﻣﺎن
  4. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ: ﻣﺎﻧﻨﺪ از دﺳﺖ دادن ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﮐﻠﯿﺪي
  5. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﺣﺴﻦ ﺷﻬﺮت: ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﺎﯾﻌﻪ و ﺗﻬﻤﺖ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن
  6. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﯿﻤﺎري رواﻧﯽ: ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﺮوﮔﺎﻧﮕﯿﺮي، ﻋﻤﻠﯿﺎت ﺗﺮورﯾﺴﺘﯽ
  7. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻓﺎﺟﻌﻪ ﻫﺎي ﻃﺒﯿﻌﯽ: ﻣﺎﻧﻨﺪ زﻣﯿﻦ ﻟﺮزه، آﺗﺶ ﺳﻮزي، ﺳﯿﻞ.

ج- ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪي ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪن آن‌ها

  1. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ از درون ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﺸﺎت ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ: اﯾﻦ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ را می‌توان ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼت ﺗﻮﻟﯿﺪ، ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﻧﻘﺺ در ﺳﺨﺖ اﻓﺰار ﯾﺎ ﻧﺎرﺳﺎﯾﯽ ﻧﺮم اﻓﺰار، ﻣﺸﮑﻼت ﭘﺮوژه ﻫﺎي ﻋﻤﺪه ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣﻮارد ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺎﻟﯽ، ﺗﻌﺎرض دروﻧﯽ ﻣﯿﺎن ﻧﯿﺮوي ﮐﺎر ﯾﺎ ﺑﯿﻦ ﻧﯿﺮوي ﮐﺎر و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻋﻨﻮان ﮐﺮد. در اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﯾﺎ ﻣﺪﯾﺮان ﻣﻮرد ﺳﺮزﻧﺶ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ؛ وﻟﯽ اﻏﻠﺐ اوﻗﺎت ﻓﻘﺪان ﺗﻔﺎﻫﻢ، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﯾﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﻣﻮﺟﺐ اﯾﻦ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﺮدﻧﺪ. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي درون ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻣﻨﺘﻈﺮه ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻣﻌﻤﻮﻻ از وﺟﻮد آن‌ها آﮔﺎﻫﯽ دارﻧﺪ؛ اﻣﺎ ﺑﻪ دﻻﯾﻠﯽ، ﮐﺎري ﺑﺮاي ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي از آن اﻧﺠﺎم ﻧﻤﯽ دﻫﻨﺪ.
  2. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ از ﺑﯿﺮون، ﺳﺎزﻣﺎن را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﻨﺪ: ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﺤﺒﺰ ﺑﺎ ﺑﯿﺮون ﺳﺎزﻣﺎن، ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي درون ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﺳﺎزﻣﺎن را ﯾﮑﺒﺎره در ﮐﺎم ﺧﻮد ﻓﺮو می‌برند. ﻧﻤﻮﻧﻪ اﯾﻦ ﻧﻮع ﺑﺤﺮان را می‌توان دﺳﺖ ﺑﺮدن در ﻓﺮآورده ﻫﺎ، ﺧﺮاﺑﮑﺎري و ﺳﻮء اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ و ﺷﺒﮑﻪ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮي ﺳﺎزﻣﺎن داﻧﺴﺖ.
  3. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ از راﺑﻄﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎ دوﻟﺘﻬﺎ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد: اﮐﺜﺮ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎي ﺗﺠﺎري و کسب‌وکار ﺑﺎ ﻣﻮﺳﺴﺎت دوﻟﺖ، ﻣﺤﻠﯽ، ﻣﻠﯽ ﯾﺎ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺗﻨﻈﯿﻢ می‌شوند. ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل ﺷﺮﮐﺘﯽ اﻣﮑﺎن دارد ﺑﺎزار ﺧﻮد را ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﮐﻪ دوﻟﺖ ﮐﺸﻮر وارد ﮐﻨﻨﺪه ﮐﺎﻻ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎي ﺟﺪﯾﺪي وﺿﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ ﯾﺎ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺗﻮﻟﯿﺪي ﮐﺸﻮري، ﯾﮑﺒﺎره ﺑﺎ ورود ﮐﺎﻻﻫﺎي ارزان ﻗﯿﻤﺘﯽ ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎزار ﮐﺎﻻﻫﺎي داﺧﻠﯽ را ﻋﻠﯽ رﻏﻢ ﻣﻘﺮرات ﻣﺼﻮب ﺑﺮاي ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي از اﯾﻦ ﭘﯿﺸﺎﻣﺪ ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪ ﺧﻮد ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. اﮔﺮ دوﻟﺘﻬﺎ ﻓﺎﻗﺪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي ازاین‌روﯾﺪادﻫﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﯾﺎ از ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﺗﻮﻟﯿﺪي داﺧﻠﯽ ﻏﻔﻠﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎ وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺤﺮان روﺑﺮو می‌شوند.
  4. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ از ﻧﻘﺶ و ﻣﺎﻫﯿﺖ اﻓﺮاد در ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺤﺮاﻧﯽ ﭘﺪﯾﺪ ﻣﯽ آﯾﺪ: ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي روان ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑﺤﺮان ﻣﻌﻄﻮف ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت آن‌ها ﻧﺸﺎن می‌دهد ﮐﻪ ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ، ﺗﻮاﻧﺎﯾﯿﻬﺎي ﻓﺮد در ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي ﺑﻪ ﺷﺪت ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ آﯾﺪ. ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ ﺣﺎﺻﻞ از اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺤﺮان ﻣﻮﺟﺐ می‌شود ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﻧﺪه در وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺤﺮاﻧﯽ دﯾﺪ و ﺑﯿﻨﺶ ﺧﻮد را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ و ﻧﺘﻮاﻧﺪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي اﺳﺎﺳﯽ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ را درك ﮐﻨﺪ.
  5. ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ از ﻧﻘﺶ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي دوﻟﺘﯽ و ﮐﺎرﮔﺰاران داوﻃﻠﺐ در ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﺣﺎﺻﻞ از اﻋﻤﺎل ﺑﺸﺮ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﺪ: دﺳﺘﻪ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ از اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ، ﮐﺎرﮔﺰاران داوﻃﻠﺐ و ﻣﻘﺎﻣﺎت دوﻟﺘﯽ در ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎي ﺣﺎﺻﻞ از اﻋﻤﺎل و رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﺪ. ﭘﮋوﻫﺶ در اﯾﻦ ﺧﺼﻮص ﺑﻪ واﮐﻨﺸﻬﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و رﻓﺘﺎري ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺤﺮان و ﺳﯿﺴﺘﻤﻬﺎي ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي ﯾﺎ ﻣﺤﺪود ﮐﺮدن اﺛﺮ ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎ می‌پردازد ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت درﺑﺎره ﺑﺤﺮاﻧﻬﺎﯾﯽ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار می‌دهد ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﻬﺎي ﻓﺮاﻣﺮزي دارﻧﺪ.

ﺗﻌﺎرﯾﻒ و ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﭼﺎﺑﮑﯽ

ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﻓﺮوش ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﯾﮏ داﻣﻨﻪ ﮔﺴﺘﺮده اي از ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺑﺎ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺑﺎﻻ، زﻣﺎن ﻫﺎي ﺗﺎﺧﯿﺮ ﮐﻮﺗﺎه و ﺗﻨﻮع اﻧﺪازه دﺳﺘﻪ ﻫﺎ اﺷﺎره ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻣﺘﻌﺪد و ﻣﺸﺨﺼﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﻧﺒﻮه ﻣﺸﺘﺮي اﯾﺠﺎد ارزش ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﭘﺎﺳﺦ مؤثر ﺑﻪ ﺣﻮادﺛﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ در ﺣﺎل ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﻏﯿﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮ ﮐﯿﺪ و داو ﺷﺎﻣﻞ دو ﻣﻔﻬﻮم اﺳﺎﺳﯽ اﺳﺖ:

  1. ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات پیش‌بینی ﺷﺪه و ﻏﯿﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﺎ روش‌های ﻣﻨﺎﺳﺐ و در زﻣﺎن
  2. ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري از ﺗﻐﯿﯿﺮات و ﮐﺴﺐ ﻣﺰاﯾﺎي ﺗﻐﯿﯿﺮ به‌عنوان ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ

ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي اﻣﺮوز ﺑﺎ ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﭼﻮن ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﺮﯾﻊ و ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ پیش‌بینی، ﺳﻔﺎرﺷﺎت ﺧﺎص و ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﮐﺎﻣﻞ، اﻧﺘﻈﺎر درﯾﺎﻓﺖ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﻻﯾﯽ از ﺧﺪﻣﺖ و ... روﺑﺮو ﻫﺴﺘﻨﺪ. ازاین‌رو ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﺑﻘﺎء و ﺣﻔﻆ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﻮد، ﺷﮑﻞ ﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. ﯾﮑﯽ از ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﻓﺮم ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﭼﺎﺑﮏ می‌باشد. ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي ﭼﺎﺑﮏ ﻓﺮاﺗﺮ از اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﻨﺪ و ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺑﺎﻟﻘﻮه در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ ﻣﺘﻼﻃﻢ و ﮐﺴﺐ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﻮآوري ﻫﺎ و ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎي ﺧﻮد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. سازمان‌هاي ﭼﺎﺑﮏ درﺑﺎره ارﺿﺎي ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎي دﯾﮕﺮ ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﻨﺪ. اﯾﻦ سازمان‌ها ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻧﻤﯽ رﺳﺎﻧﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ راه ﺣﻞ ﻫﺎي ﺑﺮآوردن ﻧﯿﺎزﻫﺎي واﻗﻌﯽ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن را ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻣﯽ رﺳﺎﻧﻨﺪ و ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﺸﺎن ﮐﺎﻣﻞ ﻧﯿﺴﺖ و به‌منظور ﻏﻨﯽ ﺳﺎزي ارزش ﻫﺎي درﯾﺎﻓﺘﯽ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن از ﻣﺤﺼﻮل و اﯾﺠﺎد ارزش اﻓﺰوده ﺑﺮاي آﻧﺎن ﺳﻌﯽ در ﻏﻨﯽ ﺳﺎزي ﻣﺤﺼﻮل ﺧﻮد دارﻧﺪ. اﯾﻦ اﻣﺮ ﺳﺒﺐ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس ﺷﺪن ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ سازمان‌هاي ﭼﺎﺑﮏ ﺑﺮاي رﻗﺒﺎ می‌شود. سازمان‌هاي ﭼﺎﺑﮏ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮ ﻃﺮاﺣﯽ ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ می‌شوند ﮐﻪ ﺑﻄﻮر وﯾﮋه، ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﭘﺎﺳﺦ دﻫﺪ. ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﻃﺮاﺣﯽ مؤثر و ﺳﺮﯾﻊ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ روﯾﮑﺮد ﺳﻨﺘﯽ در داﺷﺘﻦ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮرده اﺳﺖ.

درواقع می‌توان ﮔﻔﺖ: ﭼﺎﺑﮑﯽ ﭘﺎراداﯾﻤﯽ ﺟﺪﯾﺪ در ﻣﺤﯿﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ اﺳﺖ. ﻣﺤﯿﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﭼﻨﺪﯾﻦ اﻧﺘﻘﺎل از ﺻﻨﻌﺖ دﺳﺘﯽ، ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﺒﻮه و اﮐﻨﻮن ﺟﺪﯾﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮐﺎﻣﻞ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﺎﺑﮑﯽ را ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻪ و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎي ﻣﻄﻠﻮب ﺟﻬﺖ ﺣﻔﻆ ﺑﺮﺗﺮي در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ داﺋﻤﺎ در ﺣﺎل ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه و ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ اﻧﺪازه ﻫﺎي ﮐﻮﭼﮏ، ﻣﺪوﻻر و ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺮاﻧﺒﻬﺎ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ.

ﭼﺎﺑﮑﯽ، در آﻏﻮش ﮔﯿﺮﻧﺪه ﺗﻐﯿﯿﺮات، ﺗﻬﺎﺟﻤﯽ و رﺷﺪﮔﺮاﺳﺖ. ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﭘﯿﺮوزي و ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ در ﺳﻮد، ﺳﻬﻢ ﺑﺎزار و ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن در ﺑﺎزارﻫﺎي رﻗﺎﺑﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎري کمپانی‌ها ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﯾﻨﮑﻪ اﯾﻦ ﺑﺎزارﻫﺎ ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﺘﻼﻃﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ از ورود ﺑﻪ آن ﺑﺎزارﻫﺎ ﻫﺮاﺳﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮاي ﭼﺎﺑﮑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺘﯽ ﻓﺮض ﻧﻤﯽ ﺷﻮد و ﻧﻘﺺ ﻫﺎﯾﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد ﮐﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ ﯾﺎ ﻓﺮد ﺑﻪ ﻏﺎﯾﺖ ﭼﺎﺑﮑﯽ رﺳﯿﺪه و آن را ﮐﺎﻣﻞ ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ. ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﻪ ﻃﻮر داﺋﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﭘﺮﺳﻨﻞ و ﺳﺎزﻣﺎن، ارزش ﻣﺤﺼﻮل و ﺧﺪﻣﺎت و ﺗﻐﯿﯿﺮ داﺋﻢ در زﻣﯿﻨﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺣﺎﺻﻞ از ﺟﺬب ﻣﺸﺘﺮي ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻣﺴﺘﻠﺰم آﻣﺎدﮔﯽ داﺋﻢ ﺑﺮاي روبه‌رو ﺷﺪن ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﻨﯿﺎدي و ﺳﻄﺤﯽ اﺳﺖ و کمپانی‌هاي ﭼﺎﺑﮏ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮاي ﯾﺎدﮔﯿﺮي ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺟﺪﯾﺪي ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻮدآوري ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮي از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺟﺪﯾﺪ می‌شود، آﻣﺎده اﻧﺪ.

ﭼﺎﺑﮑﯽ به‌عنوان ﯾﮏ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪي)ﻧﺴﻞ آﯾﻨﺪه ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎي ﺗﻮﻟﯿﺪ(ﺑﻪ سازمان‌هاﯾﯽ ﮐﻪ در ﻫﻤﻪ ﺑﺨﺶ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي رﻗﺎﺑﺖ می‌کنند، ﺧﻮش آﻣﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ  

ﭼﺎﺑﮑﯽ ﯾﮏ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ وﺳﯿﻊ کسب‌وکار اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎي اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ، ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎي ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ و ﺧﺼﻮﺻﺎ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻓﮑﺎر را در ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد

ﭼﺎﺑﮑﯽ به‌وسیله ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ سلسله‌مراتب ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن در داﺧﻞ ﯾﮏ ﭼﺎرﭼﻮب از ﻣﺤﯿﻂ داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺣﺎﺻﻞ می‌شود. اﯾﻦ اﻣﺮ به‌واسطه داﺷﺘﻦ ﯾﮏ دﯾﺪﮔﺎه ﮐﻞ ﮔﺮا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ فنّاوری‌های ﺗﻮﻟﯿﺪي ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ توانمندی‌های داﺧﻠﯽ ﮐﻪ آن‌ها ﭘﺮدازش می‌کنند و از ﻃﺮﯾﻖ ﮐﺎرﺑﺮد فنّاوری/ سیستم‌های اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺣﺎﺻﻞ می‌شود. ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻣﻮﻓﻘﯽ اﺳﺖ در ﻣﺒﺎﻧﯽ رﻗﺎﺑﺘﯽ )ﺳﺮﻋﺖ، انعطاف‌پذیری، ﺧﻼﻗﯿﺖ به‌صورت ﭘﯿﺶ از ﻋﻤﻞ ﺑﻮدن، ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺳﻮدآوري( از ﻃﺮﯾﻖ ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﻣﻨﺎﺑﻌﯽ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ شکل‌دهی ﻣﺠﺪد دارﻧﺪ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﯿﻮه ﻋﻤﻠﯽ در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ ﺗﺨﺼﺼﯽ اﺳﺖ به‌منظور ﺗﺪارك ﺧﺪﻣﺎت و ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻣﺸﺘﺮي در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ و ﺑﺎزاري ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﺮﯾﻊ در ﺣﺎل رخ دادن اﺳﺖ.


برگرفته از مقاله: ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﺑﺎ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ در ﺷﻬﺮداري داﻣﻐﺎن  نویسندگان: ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ اﺑﺮاﻫﯿﻤﯽ ورﮐﯿﺎﻧﯽ، ﻣﯿﺜﻢ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎن، ﺣﺴﻦ ﺣﺎﺟﯽ زاده داﻣﻐﺎﻧﯽ